اشک ندامت خواننده قاتل در دادسرا / جوان هنرمند چرا برادرش را کشت؟
تاریخ انتشار: ۱۲ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۱۳۸۵۶
اولین جلسه تحقیق از خواننده قاتل که در درگیری برادرش را به قتل رسانده بود، در حالی در دادسرای جنایی تهران برگزار شد که متهم با گریه مدعی شد پشیمان است و اگر زمان به عقب برمیگشت هرگز دست به این جنایت نمیزد.
این پرونده برادرکشی اول مهرماه امسال در دادسرای جنایی تهران گشوده شد. ظهر آن روزیکی از پاکبانهای بوستان ولایت در حال جارو زدن بود که چشمش به جسد خون آلود مردی جوان افتاد و پلیس را خبر کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با حضور تیم جنایی در محل حادثه، تحقیقات آغاز و مشخص شد که حدود ۳۶ساعت از قتل مرد جوان میگذرد. وی با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود و شواهد نشان میداد که در جای دیگر به قتل رسیده و سپس قاتل، جسد وی را در پارک رها کرده است.
تیم جنایی در ادامه بررسیها یک کاغذ شکایت نامه در جیب شلوار مقتول پیدا کرد که نشان میداد وی روز پنجشنبه سیام شهریور از برادر کوچکتر خود شکایت کرده است. همین کافی بود تا هویت مقتول مشخص شود.
در ادامه ماموران راهی محل زندگی مقتول شدند و به تنها کسی که مشکوک شدند برادر وی بود؛ همان فردی که مقتول قبل از مرگش از او شکایت کرده بود.
برادر مقتول سعی داشت نقش بازی کرده و تحقیقات را منحرف کند، اما ماموران پلیس در صندوق عقب خودروی وی لکههای خون کشف کردند و همین کافی بود تا وی به قتل برادرش اعتراف کند.
او در بازجوییهای اولیه مدعی شد که از کودکی با برادرش اختلاف داشته و او همیشه پشت سرش بدگویی میکرده است.
متهم به دستور قاضی وحید ناصری بازپرس پرونده بازداشت شد و روز دوشنبه برای انجام تحقیقات بیشتر به دادسرای جنایی تهران منتقل شد.
بررسیها نشان میداد که او خواننده است و به سبک سنتی میخواند. وی در جلسه تحقیق به گریه افتاد و گفت از قتلی که مرتکب شده به شدت پشیمان است. وی به دستور بازپرس پرونده روانه زندان شد.
آرزوهایم بر باد رفت
عامل جنایت ۳۱ ساله و مجرد است. او چهارسال بود که به صورت حرفهای در زمینه موسیقی سنتی کار میکرد و آواز میخواند. قرار بود به زودی آلبوم آهنگ هایش منتشر شود، اما دستانش به خون برادرش آلوده شد و حالا همه آروزهایش را باد رفته میبیند. در ادامه گفتگوی ما با او را میخوانید.
انگیزه ات از قتل برادرت چه بود؟
نمیخواستم جانش را بگیرم همه چیز در یک لحظه عصبانیت من رخ داد. چون نتوانستم خشم خودم را کنترل کنم و نمیدانید چقدر پشیمانم. نمیدانم چطور باید در چشمان مادرم نگاه کنم، چون او وقتی فهمید من قاتلم دچار شوک شد. حتی اگر او مرا ببخشد، خودم هرگز نمیتوانم خودم را ببخشم.
نگفتی انگیزه ات چه بود؟ بر سر چه موضوعی با برادرت درگیر شدی؟
از کودکی با برادرم اختلاف داشتم. این اواخر بین فامیل و آشنا از من بدگویی کرده بود. وی مشکلات روحی و روانی داشت و نه تنها با من بلکه با همه اعضای خانواده مدام درگیر میشد و بحث میکرد. حتی چند وقت قبل بر سر مسائل ارثیه درگیر شدیم که در نهایت خانه پدری را فروخته و سهم او را پرداختیم. حتی برایش خانهای خریدم تا تنها زندگی کند، اما او مدام پیش مادرم میآمد و ما را اذیت میکرد. روز حادثه هم به خاطر همین اذیت هایش با یکدیگر درگیر شدیم. من او را کتک زدم و برادرم از من شکایت کرد. من که بهشدت از دست او عصبانی بودم ۱۰ دقیقه پس از شکایت او، مجددا با او درگیر شدم و با چاقو چند ضربه به وی زدم، اما قصد گرفتن جان او را نداشتم.
بعد از قتل چه کردی؟
جسد را داخل صندوق عقب ماشینم قرار دادم و به سمت بوستان ولایت راه افتادم. جسد برادرم را در پارکینگ بوستان ولایت رها کردم. البته باز امید داشتم شاید زنده باشد و یک نفر او را ببیند، به بیمارستان منتقلش کند و از مرگ نجاتش بدهد، اما خب همه اینها تصورات اشتباه من بود.
ظاهرا خواننده هم هستی؟
من درکارگاه طلاسازی کار میکنم، اما چهارسالی میشود که در کنار کارم به صورت حرفهای در زمینه خوانندگی آواز میخوانم. این چند وقت اخیر خیلی تمرین کرده بودم و میخواستم اولین آهنگم را منتشر کنم و به زودی آلبوم جدیدم را. اما خب ناخواسته دستانم به جنایت آلوده شد و آرزوهایم بر باد رفتند.
چرا بعد از قتل خودت را معرفی نکردی؟
دوبار تصمیم گرفتم راهی اداره پلیس شوم و خودم را معرفی کنم، اما خب ترسیدم. از آبروریزی ترسیدم. چیزی نمانده بود آرزوهایی که در زمینه خوانندگی داشتم محقق شود. دلم میخواست تبدیل به یک خواننده معروف شوم، اما خب دست به بزرگترین اشتباه زندگیم زدم.
باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامیمنبع: باشگاه خبرنگاران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۱۳۸۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گروگانگیری ۳۰ روزه برای اخاذی ۱۰ میلیاردی | راز ناپدید شدن یک ماهه جوان گمشده فاش شد
همشهری آنلاین - حوادث: حدود یک ماه قبل خانواده مردی جوان به نام آرمان قدم در اداره پلیس آگاهی تهران گذاشتند و خبر از ناپدید شدن وی دادند. آنها می گفتند که آرمان در زمینه خرید و فروش ملک فعالیت دارد و آخرین بار برای انجام معامله کاری از خانه بیرون رفته و دیگر برنگشته است. با این شکایت، پرونده ای تشکیل شد و ماموران جست و جو برای یافتن آرمان جوان ۳۷ ساله را آغاز کردند.
یک ماه بعد
چند روز قبل رانندگانی که از حاشیه بزرگراهی در اطراف کرج عبور می کردند، چشمشان به پیکر نیمه جان مردی جوان افتاد که ناله می کرد و از مردم کمک می خواست. رانندگان به کمک مرد جوان رفتند و دیدند او با دست و پای خون آلود روی زمین افتاده و از شدت درد به خودش می پیچد. مرد مجروح شده برای درمان به بیمارستان انتقال یافت و پس از بهبودی قدم در اداره پلیس گذاشت و گفت او را گروگان گرفته و شکنجه اش داده اند. وی کسی نود جز آرمان همان پسر جوانی که یک ماه قبل خانواده اش گزارش ناپدید شدن او را به پلیس اعلام کرده بودند.
گروگانگیری
آرمان مرد جوان در توضیح ماجرا گفت: یک ماه قبل در یکی از محله های جنوب تهران، خودری پژویی راهم را سد کرد. سرنشینان آن ۴ نفر بودند که با تهدید مرا ربودند. آنها مرا به باغ متروکه ای در حاشیه تهران انتقال دادند و دست و پایم را بستند. در مدت این یک ماه، هر روز شکنجه ام می دادند. آنها ۱۰ میلیارد تومان پول برای آزادی ام می خواستند اما چنین مبلغی در حسابم نبود. در نهایت راضی شدند تا صد میلیون تومان پول بگیرند و مابقی را چک و سفته. به من گفتند که باید ظرف یک ماه این مبلغ را تهیه کنم در غیراینصورت مرا مجددا ربوده و جانم را می گیرند. سپس با بدنی نیمه جان در بیابان رهایم کردند تا با فروش خانه، مبلغی که آنها می خواستند را فراهم کنند اما من تصمیم به شکایت گرفتم.
شکایت از برادر
درحالیکه تحقیقات پلیسی زیر نظر قاضی سهرابی بازپرس جنایی تهران برای شناسایی و بازداشت آدم ربایان ادامه داشت، بار دیگر آرمان جوان گروگان راهی اداره پلیس شد و سرنخ تازه ای در اختیار تیم تحقیق قرار داد. او گفت: چند شب قبل مهمان خانه یکی از اقواممان بودم که در آنجا رازی فاش شد. یکی از بستگانم به من گفت که طراح آدم ربایی برادرم آرمین بوده است. من و برادرم در کار خرید و فروش ملک هستیم و مدتی قبل به اختلاف مالی برخوردیم. فکر می کنم پشت پرده گروگانگیری، یکی از آشنایانمان است که با اجیر کردن ۴ آدم ربا می خواسته به پول برسد اما موفق نشد.
با این شکایت، بازپرس جنایی دستور احضار مرد آشنا را صادر کرده است تا مشخص شود که او نقشی در گروگانگیری داشته یا نه.
کد خبر 848475 برچسبها سارق - سرقت گروگانگیری حوادث ایران